مــرد و غیــرتش…
اونایتی کـه با یه نـه گفتـن میفهـمی نبــاید اصـرار کنـی…
وقتـی بهـت اخم میکنه بایـد شالـتو بکشـی جلـو…
اونایـی که وقـتی میخـوای از پیششـون بری
دسـت میکشـن رو لب…
میگـن :کمرنـگ کن رژتـو…
وقتی تو یه جمـع اید از بغلـتون تکون نمیـخوره…
وایمیسـ ته سر کوچـه تاتـو بری خونـه…
اگـه بخـوای اشتـباه کنـی پیـش خـودت بگـی اگـه بفهـمه میکـشتم…
قـبل مهمـونی بایـد لباستو بهـش نـشـون بـدی تـا ok بـده…
اونایـی کـه خنـده هـاش مـاله تو.اخمـاش مال بقیـه سـ…
ایـن یعــــــــنی غیــــــرت مرد….
نه تعــــصب، نـه شــــــــکاکی… نـه…